سناد
لغتنامه دهخدا
سناد. [ س ِ ] (ع اِ) در شعر عرب اختلاف حذو است و اختلاف تأسیس و در شعر پارسی اختلاف رِدْف است ، چنانکه گفته اند:
کنی ناخوش به ما بر زندگانی
اگر از ما دمی دوری گزینی .
یکی از عیوب ملقبه ٔ قافیه و آن عبارت از اختلاف ردف اصلی باشد چون داد و دید و دود. (برهان ). || مخالفت . (غیاث ) (برهان ) (آنندراج ).
کنی ناخوش به ما بر زندگانی
اگر از ما دمی دوری گزینی .
(المعجم چ مدرس رضوی ص 284).
یکی از عیوب ملقبه ٔ قافیه و آن عبارت از اختلاف ردف اصلی باشد چون داد و دید و دود. (برهان ). || مخالفت . (غیاث ) (برهان ) (آنندراج ).