ترجمه مقاله

سندباد

لغت‌نامه دهخدا

سندباد. [ س ِ ] (اِخ ) نام حکیم هندی که مسعودی مؤلف مروج الذهب و ابن الندیم او را واضع «سندبادنامه » دانسته اند. (فرهنگ فارسی معین ) :
ویژه توئی در گهر سخته تویی در هنر
نکته تویی در سمراز نکت سندباد.

منوچهری .


چه خوش آمد این نکته در سندباد
که عشق آتش است ای پسر سندباد.

سعدی .


ترجمه مقاله