ترجمه مقاله

سنرد

لغت‌نامه دهخدا

سنرد. [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاق بزرگ بخش گرمسار شهرستان دماوند. دارای 600 تن سکنه است . آب آن از حبله رود. محصول آنجا غلات ، پنبه ، بنشن ، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری ، قالیچه ، گلیم ، جاجیم و پلاس بافی است . دبستان دارد و ساکنین آن از طایفه ٔ اصانلو هستند و عده ای از آنها در تابستان به ییلاق فیروزکوه میروند. مزرعه ٔ بیگلربگی که در انتهای رودخانه ٔ حبله رود واقع است جزو این ده بوده ، نیزار طولانی در کنار و کف رودخانه دارد که نی آن بوسیله ٔ زارعین ده جمعآوری شده و مصرف صادراتی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
ترجمه مقاله