ترجمه مقاله

سنسان

لغت‌نامه دهخدا

سنسان . [ س َ ] (ص ، اِ) سخن غیر فصیح و بلیغ. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). سخن نافصیح و غیربلیغ و سنسن . (ناظم الاطباء) :
که انشاء من بنده مدح تو را
نه سنسان نظمی است نی سرسری .

مولانا مظهری (از جهانگیری ).


ترجمه مقاله