ترجمه مقاله

سنگ باران

لغت‌نامه دهخدا

سنگ باران . [ س َ ] (اِ مرکب ) سنگسار. (آنندراج ) :
سنگ باران عنا بارد بر فرق کسی
که دل و نیت او قصد عنای تو کند.

منوچهری .


برخلاف عادت اصحاب فیل است ای عجب
بر سر مرغان کعبه سنگ باران آمده .

خاقانی .


سنگ باران امر لعنت باد
بر زن نیک تا به بد چه رسد.

خاقانی .


ترجمه مقاله