ترجمه مقاله

سنگ صبور

لغت‌نامه دهخدا

سنگ صبور. [ س َ گ ِ ص َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگ افسانه ای که غم های خویش بر آن شمردندی و سنگ چون بلاگردانی بترکیدی . (یادداشت بخط مؤلف ). سنگ اساطیری که اندوه های مردم را می شنیدی و غمخوار آنان بود. (فرهنگ فارسی معین ). اصولاً سنگ به «صبوری » و تحمل مثل است . قیاس کنید با صخره ٔ صماء در عربی . (فرهنگ فارسی معین ) :
گرچه چون سنگم صبور و سیم ساعد لیک هست
سیمگون اشکم فزوده سنگ هر شب تا سحر.

انوری (از فرهنگ فارسی معین ).


رجوع به سنگ سبو شود.
ترجمه مقاله