ترجمه مقاله

سنگ پرستوک

لغت‌نامه دهخدا

سنگ پرستوک . [ س َ گ ِ پ َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجرالخطاطیف . گویند بچه اول او را چون بگیرند و شکم چاک کنند دو پاره ٔسنگ برآید، یکی یکرنگ و دیگری الوان هر یک را در پوست گوساله پیچند بیش از آنکه گرد و خاک بوی رسد بر بازو و یا بر گردن کسی که صرع داشته باشد بندند نافع باشد. (برهان ). حجرالخطاطیف . (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله