ترجمه مقاله

سنین

لغت‌نامه دهخدا

سنین . [ س َ ](ع اِ) سونش و سنگ و آهن و جز آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). اجزای صغار است که در وقت سودن دو سنگ بهم میرسد. (فهرست مخزن الادویه ). || (ص ) زمینی که گیاه آن را خورده باشند. || همزاد و هم سن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تیز کرده از کارد و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله