ترجمه مقاله

سهل و ممتنع

لغت‌نامه دهخدا

سهل و ممتنع. [ س َل ُ م ُ ت َ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح بدیع) آن است که ربط کلام و سیاق آسان نماید، اما مانند آن هر کس نتواند گفت بسبب سلاست و جزالت و گنجانیدن معانی بسیار در الفاظ اندک . (از کشاف اصطلاحات الفنون ص 766). قطعه ای (شعر یا نثر) که در ظاهر آسان نماید، ولی نظیر آن گفتن مشکل باشد. (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله