ترجمه مقاله

سهل

لغت‌نامه دهخدا

سهل . [ س َ ] (اِخ ) ابن هارون بن رامنوی فارسی الاصل دشت میشانی ، حکیم و شاعر و فصیح و شعوبی مذهب و سخت با عرب دشمن . و کتبی بسیار در مثالب عرب نوشته . و ابوعثمان جاحظ به براعت و فصاحت و فضل او مذعن است . و از او در کتابهای خویش حکایت کند. و سهل بن هارون در خدمت مأمون و صاحب خزانة الحکمه ٔ او بود و کتابی در مدح بخل بنام حسن بن سهل کرد. از کتب اوست : کتاب دیوان الرسائل کتاب ثعلة و عفرا بر مثال کلیله و دمنه . کتاب الهذلیة و المخزومی . کتاب الضربین .کتاب النمر و الثعلب . کتاب الوامق و العذراء. کتاب ندود و دود. کتاب اسباسیوس فی اتحاد الاخوان . کتاب الغزالین . کتاب ادب اسل بن اسل . کتاب خطاب به عیسی بن ابان در قضاء و کتاب تدبیر الملک و السیاسة. (از ابن الندیم ص 174). رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 258 شود).
ترجمه مقاله