ترجمه مقاله

سه اسبه

لغت‌نامه دهخدا

سه اسبه . [ س ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی مرکب ) کنایه از تعجیل و شتاب . و کسی که در کارها تعجیل و شتاب کند و سبب آن آن است که چون شخصی خواهد که بتعجیل و زود بجایی رود سه اسب همراه میبرد تا هر کدام که مانده شوددیگری را سوار شود. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ). کنایه از حمال زود رونده . (غیاث ) :
بگوش جان تو ناگه حدیث آن نرسید
سه اسبه جامه ٔ تو تاختن بر آن آورد.

کمال الدین اسماعیل (از شرفنامه ).


ترجمه مقاله