ترجمه مقاله

سولوق

لغت‌نامه دهخدا

سولوق . (ترکی - مغولی ، اِ) خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند. (فرهنگ فارسی معین ) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم . (جهانگشای جوینی ). چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است . (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله