ترجمه مقاله

سپیددار

لغت‌نامه دهخدا

سپیددار. [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) درختی است بسیار خوش قد و قامت و خوش برگ و از جمله ٔهفت بید است و میوه و ثمر ندارد و گویند میان این درخت و نخل خرما مخالفت است و در یک مکان سبز نشوند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سپیدار و اسپیدار شود.
ترجمه مقاله