ترجمه مقاله

سکرت

لغت‌نامه دهخدا

سکرت . [ س َ رَ ] (ع اِمص ) مستی : از سر نخوت و سکرت غرور بکثرت اتباع و اشیاع خویش از شهر بیرون آمد. (ترجمه تاریخ یمینی ). رجوع به سکرة شود. || غرور. خودخواهی . تکبر : ممکن است سکرت سلطنت ... او را بر این باعث باشد. (کلیله و دمنه ). امیر ابوالحرث از سر سکرت جوانی و غفلت کودکی و... (ترجمه تاریخ یمینی ).
ترجمه مقاله