سکه به زر زدن
لغتنامه دهخدا
سکه به زر زدن . [ س ِک ْ ک َ/ ک ِ ب َ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) سکه زدن زر را. رجوع به سکه زدن شود. || گفتار را با کردار پیوند دادن و خوب سرانجام دادن . (آنندراج ) :
گفته بودی که کنم ترک علایق اشرف
چونکه گفتی سخنی سکه بزر باید زد.
گفته بودی که کنم ترک علایق اشرف
چونکه گفتی سخنی سکه بزر باید زد.
محمدسعید اشرف (از آنندراج ).