ترجمه مقاله

سکپستان

لغت‌نامه دهخدا

سکپستان . [ س َ پ ِ ] (اِ مرکب ) سگپستان . سپستان . سفستان . دبق : حقنه ٔ دیگر قولنج بلغمی رابگیرند حلبه و تخم کتان ... عناب و سکپستان از هریکی سی عدد. (ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به سپستان شود.
ترجمه مقاله