سیاه چاللغتنامه دهخداسیاه چال . (اِ مرکب ) زندان تاریک . جای تار و گودی که کودکان را بدان ترسانند. || گوی تاریک که گناهکاران را در آن بند کنند. (یادداشت بخط مؤلف ).