ترجمه مقاله

سیخه

لغت‌نامه دهخدا

سیخه . [ خ َ / خ ِ ] (اِ) سیخک . سیخ :
جست دلال چست بر پشتش
کرد جنبان به سیخه و مشتش .

مجد خوافی .


رجوع به سیخ شود.
ترجمه مقاله