ترجمه مقاله

سیم

لغت‌نامه دهخدا

سیم . [ س َ ی َ ] (اِ) چوبهایی است که برزیگران بر دو طرف چوبی که بر گردن گاو زراعت گذارند بندند. (برهان ). چوبی است که برزگران بر دو طرف چغ بندند و آنرا به ریسمان بر گردن گاو استوار کنند. (فرهنگ رشیدی ). اوستا «سیما» قیاس کنید با «سیمواترا» (یشت 10 ، 125)، هندی باستان «چمیا» (تیریوغ )، ارمنی «سمیک » (چوب یوغ گاو نر).
ترجمه مقاله