ترجمه مقاله

سین

لغت‌نامه دهخدا

سین . (اِ) آهوی کوچک . (دزی ج 1 ص 714). || کسی که تنحنح بسیار کند. (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء). || نام حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی . (ناظم الاطباء). حرفی است معروف از حروف تهجی . (برهان ). || سیمیا و کیمیا. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اشاره بعلم سیمیا به اصطلاح ارباب صنعت . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به حرف «س » شود.
ترجمه مقاله