ترجمه مقاله

شآمیة

لغت‌نامه دهخدا

شآمیة. [ ش َ ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث شآمی . یقال امراءةشآمیة؛ زن شامی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِ) سختی گرمی آفتاب و خط و ارتفاع آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پاره ای از ابر بزرگ . || قطره . (منتهی الارب ). || بارانی است که بیک جای برسد و بیک جای نرسد. || بارانی که در آن ریزه های برف باشد. جمع در تمام معانی ، شآبیب است . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله