ترجمه مقاله

شاخدار

لغت‌نامه دهخدا

شاخدار. (اِخ ) دهی از دهستان دودانگه ، بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقعدر سی و سه هزارگزی جنوب باختر ضیأآباد و سیزده هزارگزی راه عمومی . کوهستانی و سردسیر، جمعیت آن 600 تن و مذهب آن تشیع و زبان آنان ترکی است . آب آن از چشمه و قنات ، محصول آن غلات و شغل اهالی آن زراعت است . راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 122).
ترجمه مقاله