شاخ در شاخ
لغتنامه دهخدا
شاخ در شاخ . [ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از دور و دراز و گوناگون . (برهان قاطع) (آنندراج ). شاخ بشاخ :
بدین امیدهای شاخ درشاخ
کرمهای تو ما را کرد گستاخ .
|| کنایه از گریه کردن بسیار. (برهان قاطع). و رجوع به شاخ بشاخ شود.
بدین امیدهای شاخ درشاخ
کرمهای تو ما را کرد گستاخ .
نظامی (از آنندراج ).
|| کنایه از گریه کردن بسیار. (برهان قاطع). و رجوع به شاخ بشاخ شود.