ترجمه مقاله

شادیانه

لغت‌نامه دهخدا

شادیانه .[ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ساز و دهل که به شادی فتح یاعروسی زنند. (قید) بشادی ، از روی شادی :
موشکان طبل شادیانه زدند.

عبید زاکانی .


شادیانه ٔ فتح به نام تیمورشاه به نوازش درآوردند. (تاریخ گلستانه ). در ورود به قلعه ،شادیانه ٔ فتح نواختند. (تاریخ گلستانه ). || مژدگانی . (آنندراج ). آنچه به فقرا و زیردستان برای عروسی یا خریدن خانه و هر چیز نو دهند. نوداران . داستاران . شیرینی . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله