شادی فزا
لغتنامه دهخدا
شادی فزا. [ ف َ ] (نف مرکب ) یا شادی فزای . مخفف شادی افزای :
چو بشنید مهتر برآمد ز جای
لبش گشت خندان و شادی فزای .
باز گو آن قصه کان شادی فزاست
روح ما را قوت و دل را جان فزاست .
رجوع به شادی افزا یا شادی افزای شود.
چو بشنید مهتر برآمد ز جای
لبش گشت خندان و شادی فزای .
فردوسی .
باز گو آن قصه کان شادی فزاست
روح ما را قوت و دل را جان فزاست .
مولوی .
رجوع به شادی افزا یا شادی افزای شود.