ترجمه مقاله

شارب

لغت‌نامه دهخدا

شارب . [ رِ ] (ع ص ) آب نوشنده . آشامنده . ج ، شَرب . جج ، شروب . (منتهی الارب ). || شرابخواره . ج ، شَرب . (مهذب الاسماء). در اصطلاح فقهیون ، آنکه مسکر می آشامد. شارب الخمر، شرابخوار. باده خواره : و اگر توبه کنند زانی و شارب خمر... (تفسیر ابوالفتوح ج 1 چ 1 ص 271).
ترجمه مقاله