ترجمه مقاله

شاریده

لغت‌نامه دهخدا

شاریده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) جاری شده . ریخته . رجوع به شاریدن شود. || منفجر، انفجار، شاریده شدن آب . (المصادر زوزنی ).
ترجمه مقاله