ترجمه مقاله

شاناق

لغت‌نامه دهخدا

شاناق . (اِخ ) از حکما و اطبای معروف هند بود و شرح حال او در عیون الانباء ابن ابی اصیبعه (ج 2 صص 32 - 33) مسطور و اسامی عده ای از تألیفات او در همان کتاب و در کتاب الفهرست ابن الندیم (در مقاله ٔ هشتم ص 306، 315، 316). مذکور است و بتصریح ابن ابی اصیبعه یکی از کتب طبی او در سموم در عهد هارون الرشید برای یحیی بن خالد برمکی از هندی به فارسی ترجمه شده بوده است و آن ظاهراً یکی از تألیفات او مثلاً «کتاب شاناق الهندی فی امر تدبیر الحرب و ماینبغی للملک ان یتخذ من الرجال و فی أمر الاساورة و الطعام و السم . (الفهرست ص 315). یا «کتاب شاناق الهندی فی الاَّداب خمسة ابواب ». (الفهرست ص 316) باید باشد. (گزارش کنگره ٔ فردوسی .مقدمه ٔ شاهنامه بقلم مرحوم میرزا محمدخان قزوینی ص 135) : و چون مردم بدانست کز وی چیزی نماندپایدار بدان کوشد تا نام او بماند چون ... و دانائی بیرون آوردن مردمان را بساختن کارهای نوآیین چون شاه هندوان که کلیله و دمنه و شاناق و رام و رامین بیرون آورد. (از مقدمه ٔ شاهنامه ٔ ابومنصوری نقل از گزارش کنگره ٔ فردوسی ص 135).
ترجمه مقاله