شاهبلغتنامه دهخداشاهب .[ هَِ ] (ع ص ) اسب سپیدموی . (منتهی الارب ). دارنده ٔ شَهَب . سپیدی بر سیاهی غالب آمده . (اقرب الموارد). خاکستری رنگ و سیاه با سپیدی آمیخته . (ناظم الاطباء).