شاهدارو
لغتنامه دهخدا
شاهدارو. (اِ مرکب ) دارو که در اهمیت اثر نوع ممتاز خود باشد. (آنندراج ). || داروی شاه . دوای شاه . (انجمن آرا). || مجازاً شراب انگوری را گویند. منیری در شرفنامه این نام گذاری را به جمشید منتسب داشته است و داستانی از پیدا آمدن انگور و شراب نقل کرده که ظاهراً مأخوذ از نوروزنامه ٔ منسوب به خیام و داستان شیمران شاه و کنیزک و پیدا آمدن درخت رزست :
صاحبا از کرم دریغ مدار
شاه داروی لطف از این پژمان .
شاه دارو بود شراب ولی
زو چو بر حد اعتدال خوری .
صاحبا از کرم دریغ مدار
شاه داروی لطف از این پژمان .
طیان مرغزی (از جهانگیری ).
شاه دارو بود شراب ولی
زو چو بر حد اعتدال خوری .
؟ (از جهانگیری ).