ترجمه مقاله

شاهسپرغم

لغت‌نامه دهخدا

شاهسپرغم . [ هَِ پ َ رَ ] (اِ مرکب ) مرکب از: شاه و سپرغم . همان شاه اسپرغم است که ریحان بزرگ باشد و بعربی ضیمران خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ). ریحان . (شرفنامه ٔ منیری ). نوعی ریحان بزرگ برگ . (یادداشت مؤلف ) :
بی گمان شو آنکه روزی ابر دهر بی وفا
برف بارد هم بر آن شاهسپرغم مرغزی .

ناصرخسرو.


و رجوع بشاه اسپرغم شود.
ترجمه مقاله