ترجمه مقاله

شاهفرند

لغت‌نامه دهخدا

شاهفرند. [ ف َ رَ ] (اِخ ) نام دخترفیروزبن کسری بود. سیوطی نویسد: چون قتیبةبن مسلم بر فیروزبن کسری یزدگرد به هنگام فتح خراسان چیره گشت دخترش شاهفرند را بگرفت و او را نزد حجاج بن یوسف فرستاد و حجاج وی را نزد ولیدبن عبدالملک برد و از او یزیدالناقص و ابراهیم زاده شد و هر دو بخلافت رسیدند. || مادر فیروزدخت شیرویه پسر کسری . || مادر شیرویه دخت خاقان ترک و جده ٔ ام فیروز دخت قیصر روم . (از احوال و اشعار رودکی ص 130) (تاریخ الخلفاء سیوطی ص 168، 186). رجوع به شاه فرید شود.
ترجمه مقاله