ترجمه مقاله

شاه زیره

لغت‌نامه دهخدا

شاه زیره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) زیره ٔ بزرگ . (برهان قاطع) (آنندراج ). || نام کرویا است که آن را کراویه و نانخواه خوانند و زیره ٔ رومی همان است . (برهان قاطع). زیره ٔ کرمانی است که کمون نامند. زیره ٔ رومی . کراویا. کراویه . نانخواه . کمون .
ترجمه مقاله