ترجمه مقاله

شاه کال

لغت‌نامه دهخدا

شاه کال . (ص مرکب ) کاج باشد و آن را لوچ نیز گویند و بعربی احول خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). بمعنی کاج است که بعربی احول گویند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). لوچ و آن کژ چشم است که یکی را دو بیند. (از آنندراج ). دوبین . لوچ . کاژ. کژبین .
ترجمه مقاله