ترجمه مقاله

شاه سنجان

لغت‌نامه دهخدا

شاه سنجان . [ هَِ س َ ] (اِخ ) خواجه رکن الدین محمود خوافی سنجانی ملقب به شاه سنجان از بزرگان مشایخ عرفا و شعرای قرن ششم بوده است . وی از سلسله ٔ چشتیه ٔهرات و از خواص مریدان خواجه مودود چشتی است که لقب شاه سنجان را وی بدو داده است . شاه سنجان در سال 593 یا 597 یا 599 هَ . ق . در سنجان درگذشت و در همانجا مدفون گشت . اغلب تذکره نویسان و صاحبان طبقات صوفیه تصریح کرده اند که وی از اهالی قصبه ٔ سنجان از توابعخواف بوده و در همانجا مدفون شده و مزار شاه سنجان امروز در خراسان در نزدیکیهای تربت حیدریه (نه در نزدیکیهای خواف ) مشهور و زیارتگاه عمومی است . در نقشه های کنونی ایران هم در نزدیکی های قصبه ٔ امروزی خواف قریه ای است موسوم به سنگان (سنگان پایین ) و هم در نزدیکی های تربت حیدریه نیز قریه ای است موسوم به سنگان . (سنگان بالا). این تناقض ظاهری چنین نشان میدهد که در خراسان دو جا بنام سنگان مشهور است اول قریه ٔ سنگان که در نزدیکی قصبه ٔ رود حاکم نشین خواف واقع است . دوم در تربت حیدریه بلوکی است بنام سنگان که مرکز آن بلوک نیز سنگان نامیده میشود و دههای بلوک سنگان تربت حیدریه وصل بدههای خواف است و به احتمال قوی پیش از واقعه ٔ مغول تربت حیدریه و محال آن جزو خواف محسوب میشده است و هر دو سنگان در یک بلوک واقع بوده و قبرشاه محمود سنجانی در سنگان مرکز بلوک سنگان است و آن در هفت فرسخی جنوب شرقی تربت حیدریه است و راهی که از آن از تربت به خواف میروند از وسط آبادی سنگان میگذرد. قبر شاه سنجان با قلعه و آبادی فعلی سنگان قریب پانصدمتر فاصله دارد. و در دههای اطراف آن مشهور و زیارتگاه عمده است و آنچه از بنای مقبره مانده چهاردیواری است مربع بعرض و طول هفت گز و ارتفاع کنونی دیوارهاقریب ده گز است و سقف آن در سابق خراب گردیده است وانبوهی از آجر روی قبرشاه سنجان که در وسط بقعه است از زمان خرابی تاکنون باقی مانده است . اصل بنای آن را از چینه ساخته اند. و برای شرح حال شاه سنجان رجوع به تاریخ گزیده ص 793 نزهة القلوب ص 151، مجمل فصیح خوافی در حوادث سال 593، نفحات الانس در شرح حال مودود چشتی ص 374، حبیب السیر جزو 3 از ج 2 ص 75، هفت اقلیم در ذیل خواف ، سفینة الاولیاء صص 91 - 92، آتشکده در ذیل خواف ، ریاض العارفین ص 97، خزینة الاصفیاء ج 1ص 255. طرائق الحقائق ج 2 ص 62 الذریعة ج 9 ص 499، شدالازار چ قزوینی ص 314 و حواشی آن ص 538 و بعد شود.
ترجمه مقاله