ترجمه مقاله

شاوران

لغت‌نامه دهخدا

شاوران . [ وَ ] (اِ) شابوران . شابورن . شابورگان . شاپورگان . شابورق . شابورقان . شاپوراک . شابرقان . آهن سخت . فولاد نر. فولاد ذکر. حدیدالصلب ، چه فولاد دو نوع است کانی ، که آن را شاوران گویند و عملی که از نرم آهن با بعضی ادویه ٔ حریفه (؟) سازند. (از یادداشت مؤلف بنقل از الجماهر فی معرفة الجواهر تألیف بیرونی ).
ترجمه مقاله