ترجمه مقاله

شاپور

لغت‌نامه دهخدا

شاپور. (اِخ ) (برج ...) عسکر مکرم است که در قرن چهارم شهری بود بر دو جانب نهر مسرقان و جانب غربی آن بزرگتر بود و بوسیله ٔ دو جسر بزرگ که از قایقهای بهم بسته تعبیه شده بود بجانب دیگر اتصال داشت .شهر دارای بازاری باشکوه بود که با مسجد جامع هر دودر جانب غربی واقع بودند. از جمله ٔ عیوب عسکر مکرم وجود عقربهای سمی در آن شهر بود که هیچکس از گزند آنان بی نصیب نمی ماند... وجه تسمیه ٔ عسکر مکرم این است که حجاج عامل معروف بنی امیه در عراق یکی از سرکردگان عرب را بنام مکرم برای خاموش کردن فتنه ای به خوزستان گسیل داشت و سردار مزبور نزدیک خرابه های شهری که به فارسی رستم گواد نام داشت و اعراب آن را رستاقباذنامیدند مستقر شد و این مکان بعدها به عسکر مکرم ، یعنی اردوگاه مکرم ، معروف گردید. اکنون نام عسکر مکرم در نقشه ها دیده نمی شود ولی جای آن خرابه های بندقیر است که در آنجا آب گرگر (مسرقان ) به کارون میریزد. (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی ص 255). عسکر مکرم از اقلیم سیم است طولش از جزایر خالدات فدک و عرض از خط استوا لامه . شاپور ذوالاکتاف تجدید عمارتش کرد و بورج شاپور خوانند بر دو جانب آب دودانگه ٔ تستر نهاده است و در اول به لفظ لشکر خواندند و لشکر ابن طهمورث دیوبند ساخته شهری بزرگ است ،از همه ولایت خوزستان هوای آن خوشتر است اما در او عقارب قتال بسیار است . (نزهة القلوب چ لیدن ص 112).
ترجمه مقاله