ترجمه مقاله

شاکة

لغت‌نامه دهخدا

شاکة. [ ک َ ] (ع اِ) آماس در گلو.(از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شاک شود. || (ص ) مؤنث شاک . زن بدگمان و مرتاب . رجوع به شاک شود. || نزدیک . (اقرب الموارد): رحم ُ شاکة؛ ای قریبة. (لسان العرب ).
ترجمه مقاله