ترجمه مقاله

شایانی

لغت‌نامه دهخدا

شایانی . (حامص ) لیاقت . درخوری . سزاواری . شایستگی : تا بمنزلتی که امیدوار است برسد پس تمنای دیگر منازل کند که شایانی آن ندارد. (کلیله و دمنه ص 83). بدگوهر... تمنای دیگر منازل کند که شایانی آن ندارد.(کلیله و دمنه ). و چندانکه شایانی قبول حیات از این جثه زایل گشت برفور متلاشی گردید. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله