شباروزیلغتنامه دهخداشباروزی . [ ش َ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) شبانه روزی . شبانروزی . بمجاز، همیشه . دائماً. پیوسته : رنود و اوباش بسیار بر خود جمعکرد بقصد خلیفه و شباروزی ملازم می بودند. (رشیدی ).