ترجمه مقاله

شبانه

لغت‌نامه دهخدا

شبانه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (اِ) هر حافظ و نگهبان را گویند. (فرهنگ نظام ). نگاهدارنده و محافظت کننده و نگهبان . (ناظم الاطباء). حافظ و نگهبان را گویند عموماً. (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ). || شبان گله ٔ گوسفند. (فرهنگ نظام ). راعی که نگاهدارنده و محافظت کننده ٔ گوسفندان است . (برهان قاطع). شبان و حافظ و نگهبان . (انجمن آرا) (آنندراج ). حافظ ونگهبان گله ٔ گوسپند. (فرهنگ جهانگیری ) :
گفت با خود کزین شبانه ٔ پیر
شاهی آموختم زهی تدبیر.

نظامی .


من بدو داده حرز خانه ٔ خویش
خوانده او را نه سگ ، شبانه ٔ خویش .

نظامی .


چون گرگ بره ز میش بربود
فریاد شبانه کی کند سود.

نظامی .


ترجمه مقاله