ترجمه مقاله

شبدر

لغت‌نامه دهخدا

شبدر. [ ش َ دَ ] (اِ) شبذر. نباتی است جنس ینجه .(از آنندراج ). گیاهی است که اسپست نیز گویند. (ناظم الاطباء). گیاهی است از تیره ٔ پروانه داران که یکساله یا دوساله است و برخی گونه های پایا نیز دارد. و برخی مرکب از سه برگچه است . گلهایش سفید یا قرمز و یا صورتی رنگند و برخی گونه ها نیز دارای گلهای ارغوانیند و به ندرت دارای گل زرد میباشند. گل آذینش خوشه ٔ کروی است . در حدود 150 گونه از گیاه شناخته شده که همه مصرف علوفه دارند و جزو گیاهان مرغوب مرتع میباشند. رطبه . برسیم . برسیم احمر. فصفصه . شبدر چمنی . شبدر گل قرمز. حندقوفی . ذوئلاث الوان . ذوخمسة الوان . طریفلن .
- شبدر چمنی ؛ نوعی است از انواع شبدر.
- شبدر صحرایی ؛ گونه ای شبدر که دارای برگهای ریز کوچک است و در کنار نهرها و مزارع میروید. رجل الارنب . ارنبی .
- شبدر عطری ؛ نام گیاه ناخنک است .
- شبدر گل قرمز ؛ نوعی از گیاه شبدر است .
- شبدر معطر ؛ قرنبوش (با ناخنک یا شبدر عطری اشتباه نشود).
- شبدر وحشی ؛ گونه ای شبدر که شباهتی کامل به شنبلیله دارد و جزو شبدرهای خودروی یکساله است و برگهای تازه ٔ آن را جزو سبزیهای خوراکی میخورند. حندقوقی بری . ذرق . دیواسپست . انده قوقو.
- شبدر ترشک ؛ گیاهی است از تیره ٔ شبدر ترشکها که برگهایی مانند شبدر دارای سه برگچه دارد و رنگ برگچه هایش در ابتدای جوانه زدن ارغوانی است . این گیاه دارای ویتامین «C» فراوان است از این جهت دارای اثر ضد اسکوربوت قوی میباشد. و چون طعم ترش مطبوعی دارد جزو سبزیهای خوراکی مصرف میشود. در آب و هوای معتدل خشک میروید و در ایران نیز در اکثر نقاط به فراوانی در کنار نهرها روییده میشود. حماض . حمیضه . سلق بری . خمضیض . از این گیاه اسید اگزالیک نیز استخراج میشود. در برخی از کتب این گیاه را به نام ترشک ذکر کرده اند ولی با ترشک معمولی (Rumex) نباید اشتباه شود.
ترجمه مقاله