ترجمه مقاله

شب خسب

لغت‌نامه دهخدا

شب خسب . [ ش َ خ ُ ] (اِ مرکب ) تیره ای است از درخت گل ابریشم که در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران در جلگه و میان بند فراوان است . آن را در گیلان شب خسب گویند و نامهای دیگرش هزاربرگ ، هزاولک ، شاقوز، لولی ، وولی ، ویلی ولی ، کشکر و شوخس است . این درخت در هر خاکی میروید ولی خاکهای خنک و بارخیز را بهتر می پسندد. از بادهای سخت گزند می بیند. رویش آن تند است ولی هیچگاه چندان بزرگ نمی شود و در جنگل به ده متر بلندی و 50 سانتیمتر قطر میرسد. روشنایی پسند است . خوب جست میدهد و ریشه های آن ژرف می باشد. چون درخت گل ابریشم (شب خسب ) سخت است ، تیر ساختمان و تلفون از آن می سازند. هیزم و زغال آن نیز خیلی خوب است . آن را به روش شاخه زاد برداشت میکنند. و از درختان زینتی محسوب میگردد. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 223).
ترجمه مقاله