ترجمه مقاله

شب غریب

لغت‌نامه دهخدا

شب غریب . [ ش َ غ َ ] (اِ مرکب ) شب اول مرگ کسی . (یادداشت مؤلف ). || نان و حلوایی باشد که در شب اول قبر میت به جهت ترویح روح او قسمت کنند. (از برهان ). نان و حلوایی که شب اول میت سر قبر او قسمت میکردند و حالا آن را در بعضی از جاهای ایران شام غریبان گویند. (فرهنگ نظام ) :
روز اجل کفن بدرم همچو نان پهن
ازبهروصل چلپک و حلوای شب غریب .

بسحاق اطعمه .


از شمیم نان و حلواهای گرم شب غریب
بس بخواهد رفت بر بالای خاک ما نسیم .

بسحاق اطعمه .


ترجمه مقاله