ترجمه مقاله

شتراء

لغت‌نامه دهخدا

شتراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اَشتَر. ج ، شُتر. (از اقرب الموارد). زن برگشته پلک چشم . (ناظم الاطباء). || زنی که لب زیرین او کفته باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به اَشتَر و شُتر شود. || (اِخ ) ابن الشتراء؛ نام دزدی است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله