ترجمه مقاله

شتربار

لغت‌نامه دهخدا

شتربار. [ ش ُ ت ُ ] (اِ مرکب ) شتروار. بار اشتر. اشتربار. باری که به مقدار برداشتن شتر باشد. (آنندراج ). بار شتر. (ناظم الاطباء). آن مقدار بار که بر شتر توان حمل کرد :
زر و زیور آرند خروارها
ز سیفور و اطلس شتربارها.

نظامی .


نورد ملوکانه بیش از شمار
شتربار زرینه بیش از هزار.

نظامی .


ز گوش بریده شتربارها
ز سرهای پرکاه خروارها.

نظامی .


رجوع به اشتربار شود.
ترجمه مقاله