ترجمه مقاله

شجع

لغت‌نامه دهخدا

شجع. [ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شجعاء. (از اقرب الموارد). ج ِ اشجع، شَجْعاء. رجوع به اشجع و شجعاء شود.
ترجمه مقاله