ترجمه مقاله

شحام

لغت‌نامه دهخدا

شحام . [ ش َح ْ حا ] (ع ص ) پیه فروش . (منتهی الارب ) (دهار) (مهذب الاسماء). فروشنده ٔ پیه . (از اقرب الموارد) (از اساس البلاغة). || آنکه بسیار اطعام نماید مردم را با پیه . (از ذیل اقرب الموارد) (از اساس البلاغة). || فربه . (از اساس البلاغة زمخشری ). || بسیارخواهنده ٔ پیه . دوست دارنده ٔ پیه . (از اساس البلاغة).
ترجمه مقاله