ترجمه مقاله

شحجان

لغت‌نامه دهخدا

شحجان . [ ش َ ح َ ] (ع مص ) شحاج . بانگ کردن استر و زاغ . || کلان سال شدن زاغ . || ضخم شدن بانگ زاغ . (از اقرب الموارد). رجوع به شحاج شود.
ترجمه مقاله