ترجمه مقاله

شحن

لغت‌نامه دهخدا

شحن . [ ش َ ] (ع مص ) پر کردن کشتی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پرکردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). || پرکردن مدینه را به اسبان . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || دور کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ). || دفع نمودن . (از اقرب الموارد) (از صحاح الفرس ). || راندن . (منتهی الارب ). طرد کردن . (از اقرب الموارد). || دور راندن شکار را و صید نکردن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله